در این مقاله به بررسی وضعیت کنونی نوکیا و بلکبری میپردازیم تا ببینیم آیا این دو برند مجددا میتوانند به موفقیتهای گذشتهی خود دست یابند یا خیر.
به گزارش سافت گذر و به نقل اززومیت؛ نوستالوژی میتواند یک ابزار قدرتمند باشد. افراد معمولا به مواردی که با آنها آشنایی دارند بیشتر جذب میشوند بهخصوص اگر خاطرات خوبی از آن به یاد داشته باشند. کسبوکارهای مختلف نیز از اهمیت نیاز انسانها به رجوع به خاطرات آگاه شده و سعی دارند تا با ورود مجدد نام شرکتهای قدیمی، بار دیگر این کمپانیها را به موفقیت برسانند.
سال گذشته شاهد تلاشهای کمپانی کداک برای بازگشت به بازار بودیم. این کمپانی سال قبل از دوربین Super 8 خود رونمایی کرد و علاوه بر آن یک گوشیهوشمند با تمرکز بر دوربین معرفی کرد. همچنین نینتندو مجددا نسخه کلاسیک کنسول خاطرهانگیز NES را تولید کرد. همانطور که میدانیم عناوین بسیار زیاد و محبوبی برای این کنسول قدیمی تولید شده بود. افزون بر این، در سینما و تلویزیون شاهد بازگشت شخصیتها و داستانهای قدیم از جمله ترولها بودیم.
حالا هم دو برند نوکیا و بلکبری تلاش میکنند تا با استفاده از نوستالژی و برند شناسی خود را یکبار دیگر در سال ۲۰۱۷ احیا کنند. سوال اینجاست که پس از فروکش کردن تب نوستالوژی، آیا این دو شرکت میتوانند با تکیه بر تخصص و دانش خود همچنان خود را در سطح بالایی نگهدارند یا خیر. البته سوال بسیار خوبی است ولی پاسخ دادن به آن چندان آسان به نظر نمیرسد. با اینحال اجازه دهید نگاهی به هر یک از این برندها و استراتژی آنها داشته باشیم و ببینیم اولین تلاشهای این دو کمپانی چگونه پیش رفته است.
بلکبری و تمرکز بر بخش تجاری با چاشنی نوستالژیک
بلکبری با معرفی گوشیهوشمند Priv سعی کرد تا از نوستالژی بهره ببرد و بدین طریق جلوی کم شدن تعداد طرفدارانش را بگیرد. این محصول امکان استفاده از کیبورد فیزیکی همیشگی بلکبری را در کنار سیستمعامل اندروید به کاربران ارائه میداد. در نهایت این دستگاه با بازخورد خوبی مواجه شد. بسیاری به دلیل کیبورد خاطرهانگیز این محصول به خرید آن ترغیب شدند، اما به دلیل قیمت بالای در نظر گرفته شده برای Priv، خیلی از همین افراد از خرید آن منصرف شدند.
همانطور که احتمالا میدانید این تغییر مسیر به دلیل ارائهی لایسنس برند بلکبری به کمپانی TCL بود. تیسیال همان شرکتی است که گوشیهای برند آلکاتل را هم تولید میکند. حال در سال ۲۰۱۷ گوشیهوشمند جدید بلکبری KEYone معرفی شده که استراتژی این برند را مجددا در پیش گرفته است. مسلما استفاده از یک کیبورد قدیمی فیزیکی در یک گوشیهوشمند اندرویدی باعث تداعی شدن خاطرات خواهد شد، اما این محصول چیزی بیش از یک گوشی خاطرهانگیز است. بلکبری KEYone محصولی است که میتواند افراد را مجددا به سمت برند یاد شده بکشاند.
بلکبری با گوشیهوشمند Priv سعی کرد محصولی را روانهی بازار کند که از پس نیازهای روزانهی افراد برآید، اما گوشی KEYone ظاهرا برای مشتریان تجاری در نظر گرفته شده است. اما این شیوهی عملکرد بلکبری سرانجام باعث موفقیت این کمپانی خواهد شد؟ پاسخ به این سوال فعلا به طور دقیق امکانپذیر نیست اما شاید استراتژی جدید بلکبری بتواند این کمپانی را به موفقیت برساند. البته باید منتظر بمانیم تا ببینیم پس از عرضهی گوشی KEYone این محصول چه بازخوردی از طرف کاربران خواهد داشت.
این نکته را هم مد نظر داشته باشید که مسلما بلکبری ایدههایی برای استفاده از کیبورد همیشگی خود در گوشی KEYone داشته است. اما مشخص نیست که آیا این کیبورد میتواند برای مصارف تجاری کافی باشد یا خیر. وجود یک صفحهکلید فیزیکی کامل و تعبیه کردن سنسور اثرانگشت با دکمهی اسپیس مسلما از نقاط قوت گوشی مورد بحث به حساب میآیند. علاوه بر این ۵۰ میانبر جدید برای استفاده از کیبورد این گوشی در اختیار کاربران قرار دارد. ولی با تمامی این اوصاف باز هم نمیتوان گفت که یک گوشی فقط به دلیل داشتن کیبورد فیزیکی عملکردی بهتر از سایر گوشیهای هوشمند داشته باشد.
بلکبری دیگر چه چیزی برای ارائه دارد؟ این کمپانی یکسری اپلیکیشن اختصاصی اندرویدی را در اختیار کاربران گوشیهای هوشمند خود قرار میدهد. این اپها بهنظر کاربردی هستند ولی برای مشتریان تجاری در نظر گرفته شدهاند. مشکل اینجاست که رقبای بسیاری در بازار حضور دارند که به سختی فعالیت میکنند تا بتوانند بلکبری را در بخش مشتریان تجاری نیز کنار بزنند؛ به عنوان مثال دو کمپانی سامسونگ و اپل در این بین هم اکنون گزینههای بسیار قدرتمندی برای مشتریان تجاری ارائه دادهاند. برخی از شرکتهاحتی سرویسها و نرمافزارهایی مشابه سرویسها و نرمافزارهای بلکبری ارائه دادهاند که به عنوان مثال میتوان به KNox سامسونگ اشاره کرد.
بنابراین چه چیزی باعث خواهد شد تا گوشیهوشمند KEYone بلکبری در این بازار بسیار رقابتی محصول موفقی باشد؟ اگر بخواهیم صادقانه به موضوع بنگریم، این محصول ویژگی خاص اضافهای ندارد و فقط از نظر نرمافزاری و طراحی کلاسیکاش حائز اهمیت است. بنابراین احتمالا بلکبری در اینجا به میزان قابل توجهی به برند خود متکی شده و امیدوار است مشتریان تجاری و شرکتها همچنان از محصولات این کمپانی به عنوان گزینههایی امن و با کارایی بالا استفاده کنند.
نام بلکبری در بخش تجاری به اندازهی کافی شناخته شده است و همین مورد میتواند باعث موفقیت این شرکت شود، بهخصوص اینکه ظاهرا گوشیهوشمند KEYone نسبت به گوشی Priv از طراحی یکپارچهتری بهره میبرد. با این اوصاف تنها یک سوال باقی میماند: آیا کسبوکارها و مشتریان تجاری پس از عرضهی محصول جدید بلکبری ریسک خرید و استفاده از آن را خواهند کرد؟
گوشیهوشمند KEYone قیمتی ۵۵۰ دلاری دارد و مشخصات فنی آن در حد محصولاتی است که امروزه با قیمتی در حدود ۳۰۰ دلار یا حتی کمتر به بازار عرضه شدهاند. تقریبا با صرف همین هزینه، افراد میتوانند یک گوشیهوشمند پرچمدار خریداری کنند که از نظر سختافزاری پاسخگوی کامل نیازهای آنها باشد و مدت بیشتری نسبت به KEYone برای آنها کار کند. مسلما بلکبری یک برند مشهور است، اما بهنظر میرسد بیشتر مشتریان اصلی این کمپانی هم، به استفاده از محصولات دیگر کمپانیها روی آوردهاند.
بهنظر میرسد گوشیهای TCL که با برند بلکبری تولید شدهاند بتوانند بخشی کوچک از مخاطبان شاهتوت معروف (بهخصوص مشتریان تجاری و کسبوکارها) را برگردانند. البته برای دستیابی به این هدف بلکبری باید استراتژیهای خوبی در زمینهی بازاریابی و قیمتگذاری محصولات خود در پیش بگیرد تا مشتریان احتمالی برای خریداری محصولات جدید این شرکت ریسک کنند.
نوکیا؛ استفاده از نوستالژی و جَو مثبتی که هم اکنون ایجاد شده
اما شرایط برای اچامدی گلوبال و برند جدید تحت مالکیت این کمپانی یعنی نوکیا چگونه خواهد بود؟ بسیار واضح است که اچامدی از شور و شوق بهوجود آمده در اثر نوستالژی استفاده کرده تا افراد را نسبت به نوکیای جدید مشتاق کند. مسلما این موضوع دلیل اصلی معرفی مجدد گوشی نوکیا ۳۳۱۰ است.
جای هیچ شکی نیست که طرفداران برند نوکیا در سراسر جهان همچنان نسبت به این برند بسیار احساس تعلق دارند و این مورد بهخصوص در اروپا بیشتر مشهود است. اگر بخواهیم در اینجا هیجان بین کاربران بلکبری و نوکیا را مقایسه کنیم، باید گفت که افراد نسبت به برند فنلاندی خیلی بیشتر جذب شدهاند. بسیاری بازگشت نوکیا را تلاشی برای پاک کردن فعالیت بسیار نامطلوب چند سال قبل این کمپانی میدانند. به عقیدهی بسیاری از منتقدان و افراد مختلف نوکیا با استفاده از ویندوز بهجای اندروید یکی از بزرگترین اشباهاتش را انجام داد.
همچنین باید به این مورد توجه داشته باشیم که اچامدی گلوبال با کارمندان سابق نوکیا ارتباط و همکاری نزدیکی دارد و این کمپانی همانند نوکیا اهل سرزمین فنلاند است. البته همانطور که در مورد گوشی بلکبری Priv دیدیم، شاید استفاده از نوستالژی برای جذب مخاطب با شکست مواجه شود. وقتی که گرد و خاک این هیجانات اولیه فرو بنشیند، نوکیای جدید چگونه روی پاهای خود خواهد ایستاد؟ برای پاسخ دادن به این سوال فعلا خیلی زود است اما فکر میکنیم که پس از رو کردن اولین سری محصولات این برند تا حدودی به پاسخ سوال یاد شده خواهیم رسید.
شاید فکر کنید که گوشیهای هوشمند نوکیا ۳، نوکیا ۵ و نوکیا ۶ نسبت به گوشی بلکبری KEYone بسیار عمومیتر و البته محصولاتی اقتصادیتر هستند و به همین دلیل نوکیا احتمالا میتواند در این میدان برنده باشد. درست است که خانوادهی گوشیهای هوشمند نوکیا ۳،۵ و ۶ از نظر نوآوری و مشخصات فنی و حتی شاید از نظر طراحی، دستگاههای قابل توجهی نیستند، اما با وجود درج برند نوکیا روی آنها، خیلیها به کیفیت این محصولات اعتماد میکنند.
اما چرا باید به نوکیای جدید اعتماد کنیم؟ مسلما همه میدانیم که بسیاری از طرفداران بلکبری در طی یک دههی اخیر از این برند به محصولات شرکتهای دیگر روی آوردهاند، اما علاقمندان به نوکیا با وجود اینکه در چند سال گذشته این شرکت فعالیت بسیار ضعیفی داشته همچنان به آن وفادار هستند. این حقیقت را هم نباید فراموش کرد که بسیاری از عوامل اصلی نوکیا هم اکنون هم در این کمپانی فعالیت دارند و همین امر باعث میشود تا با قدرت نوستالژی و قدرت نام نوکیا، اچامدی گلوبال بتواند این برند را مجددا بر سر زبانها بیاندازد.
بد نیست یادآوری کنیم که تیسیال از مدتی قبل تصمیم گرفته تا با تکیه بر نوستالژی، برند بلکبری را احیا کند و این در حالی است که نوکیای جدید به تازگی تلاشهای خود را در این زمینه آغاز کرده است. اگرچه فعلا فقط چند ماه از آغاز فعالیت مجدد نوکیا گذشته، اما شروع بکار این کمپانی خوب ارزیابی میشود. علاوه بر این بهنظر میرسد شور و اشتیاق ایجاد شده در چین برای برند نوکیا برای فروش محصولات جدید این کمپانی کافی است.
بنابراین بسیاری پیشبینی میکنند که گوشیهای هوشمند نوکیا ۳، نوکیا ۵ و نوکیا ۶ فروش خوبی را تجربه خواهند کرد. نوکیا باید تجربه و تخصص خود را بهکار بگیرد تا بتواند بار دیگر در بازار خوش بدرخشد. اگر این شرکت همین مسیر را در پیش بگیرد حداقل میتواند موفقیت محدودی در دنیای محصولات اندرویدی بهدست بیاورد. مشخصا نمیتوان پیشبینی کرد نوکیا مجددا به یکی از بازیگران اصلی بازار گوشیهای هوشمند مبدل شود، اما این بدان معنا نیست که برند مورد بحث نتواند محصولاتی سودآور و مناسب تولید کند. سوال دیگر این است که آيا اچامدی بر فعالیت بلندمدت نوکیا تمرکز کرده یا قصد دارد با شور و اشتیاق ایجاد شده از مشتریان خود کسب درآمد کند. در این مورد خاص در حال حاضر نمیتوان پاسخ درستی داد و در واقع فقط زمان است که میتواند پاسخ این سوال را مشخص کند.
آیا برندهای موبایلی مسیر نوکیا و بلکبری را در پیش خواهند گرفت؟
میتوان با اطمینان زیادی اعلام کرد که هر دو برند مورد اشاره راه خود را خواهند یافت. البته مسلما این دو شرکت به این زودیها نمیتوانند سهم قابل توجهی از بازار اپل و سامسونگ و حتی برندهایی چون هواوی را تصاحب کنند؛ یک برند برای موفق شدن الزاما نباید بهترین باشد.
به عقیدهی برخی تحلیلگران، شرکت تیسیال باید زمان بیشتری را برای جذب سود و هواداران خود صرف کند، اما اگر قیمت محصولات این شرکت کاهش یابد و نیز از یک استراتژی بازاریابی مناسب بهره ببرد و بهطور همزمان کیفیت را هم مد نظر قرار دهد، احتمالا میتواند بار دیگر به مسیر موفقیت گام بگذارد. اما در مورد نوکیا گفته میشود که اولین تلاشهای این کمپانی به درستی صورت گرفته و قیمتگذاری محصولات جدید این برند نیز بسیار خوب بهنظر میرسد و علاوه بر این به دلیل خاطرهانگیز بودن برند یاد شده احتمالا گوشیهای جدید این شرکت با فروش خوبی مواجه خواهند شد. نوکیا میتواند حالا به ساخت محصولات بعدی خود بپردازد و سعی کند همین روند را ادامه دهد تا بدین طریق مشتریان این کمپانی در دراز مدت نیز همچنان به این شرکت پایبند باشند. البته این کار چندان هم آسان بهنظر نمیرسد، اما بر اساس سوابق نوکیا، بسیاری معتقد هستند که این شرکت نسبت به بلکبری شرایط بهتری دارد و میتواند به بازیگر قدرتمندتری در بازار گوشیهای هوشمند مبدل شود.
اگر هر کدام از دو برند مورد بحث امسال یا حتی سال آینده به موفقیت دست یابند، در این صورت آیا شاهد تلاش بیشتر آنها خواهیم بود؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که قطعا تلاش این دو برند با کسب موفقیت بیشتر خواهد شد. در هر صورت چه با ساخت محصولات با کیفیت، چه با استفاده از شور و شوق کاربران به نوستالژی بودن برندها و چه با بازاریابی مناسب، این دو برند مطمئنا تمام تلاش خود را برای حضور پر رنگتر در بازار بهکار خواهند بست.